بلاگ ابرفردوسی > آموزش سرور ابری : Overfitting یا بیش برازش چیست؟ مفهوم، مثال و راهکارهای مقابله با آن

Overfitting یا بیش برازش چیست؟ مفهوم، مثال و راهکارهای مقابله با آن

Overfitting چیست

آیا تابه‌حال با مدلی مواجه شده‌اید که در محیط آزمایشی عملکرد فوق‌العاده‌ای داشته اما در دنیای واقعی کاملاً ناموفق بوده است؟ این پدیده زمانی رخ می‌دهد که یک مدل یادگیری ماشین، بیش از حد به داده‌های آموزشی وابسته شده و توانایی تعمیم به داده‌های جدید را از دست می‌دهد. به این حالت  Overfitting یا بیش برازش می‌گویند اما Overfitting چیست؟

در واقع این مشکل مانند حالت دانش‌آموزی است که به جای درک عمیق مفاهیم درسی، فقط سؤالات و پاسخ‌های کتاب را حفظ می‌کند و هنگام مواجهه با سؤالات مفهومی ناتوان می‌ماند. منابع موجود در پاسخ به overfitting در یادگیری ماشین چیست؟ آن را  پدیده‌ای معرفی می‌کنند که باعث می‌شود مدل در داده‌های آموزشی عملکرد عالی داشته باشد اما در داده‌های آزمون یا دنیای واقعی دقت پایینی نشان می‌دهد.

خوشبختانه روش‌های متعددی برای مقابله با این چالش وجود دارد. در این مقاله بررسی می‌کنیم که  Overfitting چیست و روش‌های شناسایی و تکنیک‌های کاربردی برای جلوگیری از وقوع آن را بررسی می‌کنیم. در نهایت، خواهید آموخت چگونه می‌توانید مدل‌های یادگیری ماشین قدرتمندی بسازید که هم در محیط آزمایشی و هم در دنیای واقعی نیز عملکرد قابل قبولی داشته باشند.

 Overfitting چیست؟ و چرا اهمیت دارد؟

آمازون وب سرویس در پاسخ به بیش برازش چیست می‌گوید:

بیش‌برازش حالتی است که در آن مدل نمی‌تواند تعمیم دهد و درعوض بیش‌ازحد به مجموعه داده‌های آموزشی وابسته می‌شود.

اگر بخواهیم طبق این تعریف بگوییم Overfitting چیست؟ حالتی است که در آن مدل نمی‌تواند بین داده‌های آموزشی و موقعیت‌های محیط واقعی تطابق ایجاد کند. بیش برازش در یادگیری ماشین زمانی رخ می‌دهد که یک مدل، داده‌های آموزشی را بیش از حد خوب یاد می‌گیرد. به عبارت دیگر، مدل نه تنها الگوهای اصلی بلکه نویز و داده‌های پرت موجود در مجموعه آموزشی را نیز حفظ می‌کند. این پدیده مانند اختراعی است که در آزمایشگاه عملکرد عالی دارد اما در دنیای واقعی بی‌ارزش است.

در واقع، مدلِ دچار بیش‌برازش به‌جای «یادگیری» قوانین کلی، داده‌های آموزشی را «حفظ» می‌کند. این مدل‌ها به جای تشخیص روندهای اصلی، جزئیات غیرضروری و تصادفی را نیز یاد می‌گیرند که باعث ضعف در تعمیم‌پذیری می‌شود.

دلیل مشکل‌ساز شدن اورفیتینگ در یادگیری ماشین چیست؟

اهمیت مقابله با بیش‌برازش از آنجا ناشی می‌شود که هدف اصلی یادگیری ماشین، ساخت مدل‌هایی است که بتوانند روی داده‌های جدید و ناشناخته پیش‌بینی‌های دقیق انجام دهند؛ بنابراین مدلی که فقط روی داده‌های آموزشی عملکرد خوبی دارد، اما در مواجهه با داده‌های جدید ناتوان است، ارزش کاربردی کمی خواهد داشت.

نکته قابل توجه این است که overfitting در یادگیری ماشین، معمولاً با خطای پایین روی داده‌های آموزشی و واریانس بالا مشخص می‌شود. علاوه‌بر این، مرز تصمیم‌گیری در این مدل‌ها بسیار پیچیده و نامنظم است، زیرا به جای یادگیری ساختارهای اصلی، نویز داده‌ها را نیز یاد گرفته‌اند.

چه زمانی Overfitting رخ می‌دهد؟

بیش‌برازش معمولاً در شرایط زیر اتفاق می‌افتد:

  • مدل بیش از حد پیچیده: استفاده از مدلی با پارامترهای زیاد برای حل مسئله‌ای ساده
  • کمبود داده آموزشی: حجم ناکافی داده‌ها که باعث می‌شود مدل الگوهای غیرواقعی را یاد بگیرد.
  • وجود نویز در داده‌ها: خطاها و نوسانات تصادفی که مدل آن‌ها را به عنوان الگو یاد می‌گیرد.
  • آموزش بیش از حد طولانی: ادامه آموزش مدل پس از رسیدن به نقطه بهینه

چنانچه مدل شما دقت بالایی روی داده‌های آموزش و دقت پایینی روی داده‌های آزمون دارد، احتمالاً با مشکل بیش‌برازش مواجه شده‌اید.

تفاوت Overfitting با Underfitting چیست؟

برای درک بهتر از اینکه Overfitting چیست؟ مقایسه آن با کم‌برازش (Underfitting) مفید است:

ویژگیبیش‌برازش (Overfitting)کم‌برازش (Underfitting)
عملکرد روی داده آموزشیدقت بالادقت پایین
عملکرد روی داده آزموندقت پاییندقت پایین
پیچیدگی مدلبسیار پیچیدهبیش از حد ساده
مشخصه اصلیواریانس بالا، بایاس کمواریانس کم، بایاس بالا
مثالGPS که فقط در شهر شما کار می‌کندGPS که حتی در شهر خودتان هم کار نمی‌کند

در حقیقت، موازنه بین بیش‌برازش و کم‌برازش، چالش اصلی در ساخت مدل‌های یادگیری ماشین است. هدف، یافتن “نقطه شیرین” بین این دو حالت است تا مدل بتواند الگوهای اصلی را یاد بگیرد بدون آنکه نویزها را حفظ کند.

دلایل اصلی بروز overfitting در یادگیری ماشین چیست؟

دلایل اصلی بروز overfitting در یادگیری ماشین

در این بخش می‌خواهیم ببینیم دلایل اصلی بروز Overfitting چیست؟ چون برای مقابله با بیش‌برازش، ابتدا باید دلایل اصلی بروز آن را بشناسیم. شناخت عوامل ایجادکننده Overfitting به ما کمک می‌کند تا راهکارهای مناسبی برای جلوگیری از آن پیاده‌سازی کنیم. در ادامه مهم‌ترین دلایل بروز بیش‌برازش را بررسی می‌کنیم.

۱- کم بودن داده‌های آموزشی

هنگامی که حجم داده‌های آموزشی کافی نباشد، مدل نمی‌تواند نمونه‌های کافی برای یادگیری الگوهای واقعی داشته باشد. در این شرایط، به‌جای یادگیری الگوهای عمومی، جزئیات خاص داده‌های موجود را حفظ می‌کند. اندازه کوچک مجموعه داده باعث می‌شود مدل نتواند همه مقادیر ممکن داده‌های ورودی را به درستی نمایندگی کند. علاوه‌بر این، هرچه تعداد نمونه‌های آموزشی کمتر باشد، شدت مشکل عدم تعادل کلاس‌ها افزایش می‌یابد. این وضعیت خصوصاً در حوزه‌هایی مانند تحقیقات پزشکی که دسترسی به داده‌های کافی محدود است، چالش‌برانگیزتر می‌شود.

۲- پیچیدگی بیش‌ ازحد مدل

یکی از اصلی‌ترین دلایل بیش‌برازش که در Overfitting چیست نیز به آن اشاره کردیم، استفاده از مدل‌هایی با پیچیدگی بالاست. هنگامی که مهندسان از مدل‌های یادگیری ماشین با پارامترها یا لایه‌های بیش از حد، مانند شبکه‌های عصبی عمیق استفاده می‌کنند، مدل بسیار انعطاف‌پذیر شده و خیلی به داده‌های آموزشی وابسته می‌شود.

به عبارت دیگر، زمانی که پیچیدگی مدل نسبت به حجم داده‌های آموزشی نامتناسب باشد، مدل به‌جای یادگیری روندهای اصلی، نویز و جزئیات غیرضروری را نیز یاد می‌گیرد. در این حالت، همان‌طور که فیلسوف قرن چهاردهم ویلیام اکام در اصل معروف «تیغ اکام» (Occam’s razor)‌ بیان کرده:

ساده‌ترین مدلی که وظیفه را به درستی انجام دهد، بهترین است.

۳- وجود نویز در داده‌ها

داده‌های نویزدار حاوی اطلاعات نامربوط و گمراه‌کننده هستند که می‌توانند مدل را به اشتباه بیندازند. هنگامی که داده‌های آموزشی دارای خطاها، ناسازگاری‌ها یا داده‌های پرت باشند، مدل ممکن است این الگوهای نادرست را به‌عنوان الگوهای معنادار یاد بگیرد.

نویز می‌تواند ناشی از خطاهای اندازه‌گیری، اشتباهات ورود داده یا حتی تغییرات تصادفی باشد. مدل‌های حساس و پیچیده این خطاها را به‌عنوان سیگنال‌های معنادار تلقی می‌کنند.

۴- استفاده از ویژگی‌های غیرضروری

از اصلی‌ترین دلایل بروز Overfitting چیست؟ باید به ویژگی‌های غیرضروری یا نامرتبط اشاره کنیم که مدل را گیج می‌کنند و باعث افزایش پیچیدگی آن می‌شوند. با افزایش تعداد ویژگی‌ها، فضای داده بسیار بزرگ و داده‌ها پراکنده می‌شوند. این پدیده به «نفرین ابعاد» معروف است که باعث می‌شود پیدا کردن الگوهای معنادار برای مدل دشوار شود.

همچنین استفاده از ویژگی‌های تکراری می‌تواند باعث شود مدل بر این اطلاعات تکراری بیش از حد تأکید کند و دچار بیش‌برازش شود.

۵- عدم تعادل در داده‌ها

مجموعه داده‌های نامتعادل زمانی رخ می‌دهند که یک برچسب (کلاس اکثریت) به‌طور قابل توجهی بیشتر از برچسب دیگر (کلاس اقلیت) تکرار شود. این عدم تعادل می‌تواند آموزش مدل روی کلاس اقلیت را مختل کند. داده‌های نامتعادل باعث می‌شوند مدل روی کلاس اکثریت تمرکز بیشتری کند و کلاس اقلیت را نادیده بگیرد. در نتیجه، عملکرد مدل برای پیش‌بینی کلاس اقلیت ضعیف خواهد بود.

راه‌های شناسایی Overfitting چیست؟

راه‌های شناسایی Overfitting

تا اینجا گفتیم دلایل بروز Overfitting چیست؟ و اکنون وقت آن است که بگوییم راه شناسایی اورفیتینگ چیست؟ چون تشخیص به موقع آن در مدل‌های یادگیری ماشین بسیار حیاتی است. بدون شناسایی دقیق این مشکل، نمی‌توانید راهکارهای مؤثری برای رفع آن پیاده‌سازی کنید.

مقایسه دقت روی داده‌های آموزش و تست

ساده‌ترین و مستقیم‌ترین روش برای تشخیص بیش‌برازش، مقایسه عملکرد مدل روی داده‌های آموزش و تست است. اگر مدل شما روی داده‌های آموزشی بسیار بهتر از داده‌های تست عمل می‌کند، احتمالاً دچار بیش‌برازش شده‌است. برای مثال، اگر مدل شما دقت ۹۹٪ روی مجموعه آموزش و تنها ۵۵٪ روی مجموعه تست دارد، این یک هشدار جدی است.

یک رویکرد هوشمندانه، شروع با مدل بسیار ساده به‌عنوان معیار مقایسه است. سپس، با افزایش تدریجی پیچیدگی مدل، می‌توانید نقطه‌ای را که بیش‌برازش شروع می‌شود شناسایی کنید.

بررسی نمودار تابع هزینه

تحلیل نمودارهای یادگیری (Learning Curves) ابزاری قدرتمند برای تشخیص بیش‌برازش است. این نمودارها، خطای آموزش و اعتبارسنجی را در برابر تعداد تکرارها یا اندازه مجموعه داده نمایش می‌دهند.

نشانه‌های بیش‌برازش در نمودارها:

  • واگرایی منحنی‌ها: کاهش مداوم خطای آموزش درحالی‌که خطای اعتبارسنجی شروع به افزایش می‌کند.
  • فاصله زیاد بین منحنی‌های آموزش و اعتبارسنجی
  • کاهش سریع خطای آموزش به سمت صفر

استفاده از Cross-validation

در ادامه راه‌های شناسایی Overfitting چیست؟ باید از Cross-validation نام ببریم که یکی از قوی‌ترین تکنیک‌ها برای ارزیابی و جلوگیری از بیش‌برازش است. در روش k-fold cross-validation، داده‌ها به k زیرمجموعه مساوی تقسیم می‌شوند:

  1. در هر تکرار، مدل روی k-1 زیرمجموعه آموزش می‌بیند و روی زیرمجموعه باقی‌مانده آزمایش می‌شود.
  2. این فرآیند k بار تکرار می‌شود تا هر زیرمجموعه یک بار به‌عنوان مجموعه اعتبارسنجی استفاده شود.
  3. نتایج تمام تکرارها میانگین‌گیری می‌شود تا ارزیابی جامعی از عملکرد مدل به دست آید.

این روش به شما کمک می‌کند از به حافظه سپردن داده‌های خاص توسط مدل جلوگیری کنید.

تحلیل خطای مدل در طول زمان

برای الگوریتم‌هایی که به‌صورت تدریجی یاد می‌گیرند، مانند شبکه‌های عصبی، تحلیل روند خطا در طول زمان مهم است. اگر خطای آموزش همچنان کاهش می‌یابد اما خطای اعتبارسنجی شروع به افزایش می‌کند، باید آموزش را متوقف کنید.

تحلیل حساسیت (Sensitivity Analysis) نیز می‌تواند به شما کمک کند تأثیر ویژگی‌های ورودی و ابرپارامترها را بر عملکرد مدل درک کنید. با آزمایش تنظیمات مختلف می‌توانید نقطه شروع بیش‌برازش را شناسایی کنید.

بهترین راه‌ها برای رفع مشکل overfitting چیست؟

بهترین راه‌ها برای رفع مشکل overfitting

پس از اینکه فهمیدیم Overfitting چیست و توانستیم آن را شناسایی کنیم، نوبت به رفع مشکل بیش برازش در یادگیری ماشین و اقدامات عملی برای مقابله با آن می‌رسد. خوشبختانه روش‌های مؤثری برای کاهش این مشکل وجود دارد که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

۱- افزایش داده‌های آموزشی

اگر می‌پرسید که یکی از ساده‌ترین و مؤثرترین راه‌های جلوگیری Overfitting چیست؟ یکی از پاسخ‌ها استفاده از داده‌های آموزشی بیشتر است. با افزایش حجم داده، مدل الگوهای واقعی را بهتر تشخیص می‌دهد و کمتر تحت‌تأثیر نویز قرار می‌گیرد. البته صرفاً افزودن داده‌های نویزدار مشکل را حل نمی‌کند، بلکه باید مطمئن شوید داده‌های جدید تمیز و مرتبط هستند.

۲- استفاده از رگولاریزیشن: Regularization (L1/L2)

رگولاریزیشن تکنیکی است که با اضافه کردن جریمه به تابع هزینه، مدل را مجبور می‌کند ساده‌تر بماند. دو نوع اصلی رگولاریزیشن عبارتند از:

  • L1 (Lasso): با افزودن قدر مطلق وزن‌ها به تابع هزینه، برخی وزن‌ها را دقیقاً صفر می‌کند و به انتخاب ویژگی کمک می‌کند.
  • L2 (Ridge): با افزودن مربع وزن‌ها، آن‌ها را کوچک می‌کند اما صفر نمی‌کند و باعث توزیع متعادل‌تر وزن‌ها می‌شود.

۳- تکنیک Dropout در شبکه‌های عصبی

Dropout یک روش قدرتمند در شبکه‌های عصبی است که در آن، نورون‌های تصادفی در هر مرحله از آموزش غیرفعال می‌شوند. این تکنیک باعث می‌شود شبکه به هیچ نورون خاصی وابسته نشود و مجبور می‌شود الگوهای قوی‌تری یاد بگیرد. نرخ dropout معمولاً بین ۰.۲ تا ۰.۵ تنظیم می‌شود.

۴- توقف زودهنگام (Early Stopping)

در این روش، عملکرد مدل روی مجموعه اعتبارسنجی در حین آموزش پایش می‌شود. هنگامی که خطای اعتبارسنجی شروع به افزایش کند، آموزش متوقف می‌شود. این روش از آموزش بیش از حد جلوگیری می‌کند و زمان و منابع محاسباتی را نیز کاهش می‌دهد.

۵- انتخاب ویژگی‌های مهم (Feature Selection)

انتخاب هوشمندانه ویژگی‌ها می‌تواند پیچیدگی مدل را کاهش دهد. این تکنیک با حذف ویژگی‌های نامرتبط یا تکراری به مدل اجازه می‌دهد روی الگوهای مهم‌تر تمرکز کند. روش‌های متعددی برای انتخاب ویژگی وجود دارد، از جمله روش‌های فیلتر، wrapper و embedded.

۶- استفاده از مدل‌های ساده‌تر

در بررسی راه‌های رفع مشکل Overfitting چیست، می‌توان کاهش پیچیدگی مدل را موردنظر قرار داد. این کار را می‌توان با کم کردن تعداد لایه‌ها یا نورون‌ها در شبکه‌های عصبی یا استفاده از مدل‌های با پارامتر کمتر انجام داد. مدل‌های ساده‌تر معمولاً قدرت تعمیم‌پذیری بیشتری دارند.

تکنیکمزایامیزان تأثیر
افزایش دادهبهبود تشخیص الگوهای واقعیبالا
رگولاریزیشنکنترل پیچیدگی مدلمتوسط تا بالا
Dropoutکاهش وابستگی به نورون‌های خاصبالا (در شبکه‌های عصبی)
توقف زودهنگامساده و کم‌هزینهمتوسط
انتخاب ویژگیکاهش ابعاد داده و پیچیدگیمتوسط تا بالا
مدل‌های ساده‌ترافزایش تعمیم‌پذیریبالا

تکنیک‌های پیشرفته رفع مشکل Overfitting چیستند؟

اما علاوه‌بر این راهکارهای پایه، تکنیک‌های پیشرفته‌تری هم وجود دارد؟ پاسخ ما مثبت است. روش‌هایی وجود دارند که می‌توانند شرایط خاص یا چالش‌های پیچیده‌تر کارآمد باشند. اما تکنیک‌های پیشرفته‌تر مقابله با Overfitting چیستند؟

۱- روش Data Augmentation

افزایش مصنوعی داده‌ها، تکنیکی قدرتمند برای مقابله با بیش برازش در یادگیری ماشین است که با اعمال تغییرات کوچک روی داده‌های موجود، تنوع مجموعه آموزشی را افزایش می‌دهد. این روش به‌ویژه در پردازش تصویر و بینایی ماشین کاربرد دارد:

  • در تصاویر: چرخش، مقیاس‌بندی، آینه‌سازی و برش تصاویر
  • در متن: جایگزینی کلمات با مترادف‌ها یا تغییر ساختار جملات
  • در صدا: افزودن نویز پس‌زمینه یا تغییر زیروبمی صدا

این تکنیک به مدل کمک می‌کند به‌جای حفظ کردن جزئیات خاص، ویژگی‌های مقاوم‌تری یاد بگیرد و روی داده‌های جدید بهتر عمل کند.

۲- استفاده از مدل‌های پیش‌آموزش‌دیده (Transfer Learning)

منظور از انتقال یادگیری، استفاده از مدل‌های از پیش آموزش‌دیده روی مجموعه‌های بزرگ داده است که برای مسائل خاص با داده‌های کمتر تنظیم می‌شوند. این رویکرد:

  • کاهش زمان و هزینه آموزش را به همراه دارد.
  • ریسک بیش‌برازش را کاهش می‌دهد، به‌ویژه هنگامی که داده‌های محدودی در اختیار دارید.
  • قابلیت تعمیم‌پذیری مدل را بهبود می‌بخشد.

برای استفاده مؤثر از این روش، می‌توانید لایه‌های اولیه مدل پیش‌آموزش‌دیده را منجمد کنید و فقط لایه‌های آخر را برای مسئله خاص خود بازآموزی کنید.

۳- تنظیم ابرپارامترها (Hyperparameter Tuning)

بهینه‌سازی ابرپارامترها، فرایند یافتن بهترین مجموعه پارامترهای مدل است که نمی‌توانند از داده‌ها آموخته شوند. این فرایند:

  • بهبود عملکرد پیش‌بینی و کاهش نرخ خطا را درپی دارد.
  • از بیش‌برازش یا کم‌برازش مدل‌ها جلوگیری می‌کند.
  • می‌تواند با روش‌های جستجوی مختلفی انجام شود:
    1. جستجوی شبکه‌ای (Grid Search): بررسی تمام ترکیبات ممکن ابرپارامترها
    2. جستجوی تصادفی (Random Search): ارزیابی نمونه‌های تصادفی از فضای ابرپارامترها
    3. بهینه‌سازی بیزی (Bayesian Optimization): استفاده از مدل‌های احتمالاتی برای یافتن پارامترهای امیدبخش

۴- یادگیری جمعی (Ensemble Learning)

اما در توضیح آخرین تکنیک پیشرفته Overfitting چیست؟ به یادگیری جمعی می‌رسیم که به ترکیب چندین مدل منفرد برای ایجاد پیش‌بینی قوی‌تر و قابل اعتمادتر اشاره دارد. این روش به‌طور مؤثری از بیش‌برازش جلوگیری می‌کند:

  • Bagging (Bootstrap Aggregating): آموزش مدل‌های مستقل روی زیرمجموعه‌های مختلف داده و میانگین‌گیری از پیش‌بینی‌ها، مانند Random Forest
  • Boosting: آموزش متوالی مدل‌ها با تمرکز هر مدل روی خطاهای مدل قبلی، مانند AdaBoost و Gradient Boosting
  • Stacking: ترکیب خروجی‌های مدل‌های متنوع با استفاده از یک مدل متا
تکنیککاربرد اصلیمیزان پیچیدگیتأثیر بر بیش‌برازش
Data Augmentationتصویر، صوت، متنمتوسطبالا
Transfer Learningمحدودیت دادهمتوسط تا بالابسیار بالا
Hyperparameter Tuningهمه مدل‌هامتوسط تا بالامتوسط
Ensemble Learningمدل‌های متعددبالابسیار بالا

سرور محاسبات سنگین، قدرتمندترین روش برای آموزش مدل‌های پیچیده

اکنون که فهمیدیم تکنیک‌های رفع مشکل Overfitting چیست، باید بدانید که برای پیاده‌سازی این تکنیک‌های پیشرفته، به منابع محاسباتی قدرتمند نیاز دارید؛ چراکه آموزش مدل‌های یادگیری عمیق نیازمند قدرت محاسباتی بالا، حافظه و پهنای باند زیادی است. اگر با مشکل بیش برازش در یادگیری ماشین مواجه هستید، سرور محاسبات سنگین (HPC) می‌توانند راهکاری اساسی باشند.

مزایای سرورهای مجهز به GPU برای مقابله با Overfitting چیست؟

مزایای سرورهای مجهز به GPU برای مقابله با Overfitting

سرورهای اختصاصی مجهز به پردازنده‌های گرافیکی قدرتمند مانند NVIDIA A100 می‌توانند هزاران عملیات را به‌صورت موازی پردازش کنند. این سرورها قادرند مدل ResNet-50 را در کمتر از ۱۰ دقیقه روی مجموعه داده‌های بزرگ آموزش دهند. این درحالی است که سرورهای معمولی CPU برای همین کار بیش از یک ساعت زمان نیاز دارند.

با استفاده از این سرورها می‌توانید:

  • حجم بیشتری از داده‌ها را پردازش کنید که باعث کاهش بیش‌برازش می‌شود.
  • تکنیک‌های پیشرفته مانند Data Augmentation را با سرعت بالاتری اجرا کنید.
  • مدل‌های عمیق‌تر را در زمان کمتری آموزش دهید.

برای جلوگیری از اورفیتینگ در یادگیری ماشین، تنها داشتن GPU قدرتمند کافی نیست. سرور محاسبات سنگین بهینه که در ابر فردوسی نیز استفاده می‌شوند باید دارای موارد زیر باشند:

  • CPU پرقدرت: عملیات آماده‌سازی و پیش‌پردازش داده‌ها معمولاً روی CPU انجام می‌شود و برای جلوگیری از معطلی GPU، باید از پردازنده‌های قدرتمند مانند Intel Xeon یا AMD EPYC استفاده کرد.
  • حافظه کافی: نسبت مناسب حافظه سیستم به حافظه GPU باعث می‌شود جریان داده بدون وقفه ادامه پیدا کند.
  • ذخیره‌سازی سریع: درایوهای NVMe می‌توانند با ذخیره موقت داده‌ها، فرایند آموزش را تسریع کنند.

نقش سرورهای HPC ابر فردوسی در رفع مشکل Overfitting چیست؟

اگر می‌پرسید که نقش سرور محاسبات سنگین ابر فردوسی در Overfitting چیست؟ باید بگوییم که سرورهای ما به شما امکان می‌دهند:

  • مدل‌های پیش‌آموزش‌دیده را با سرعت بیشتری تنظیم کنید.
  • از تکنیک‌های یادگیری جمعی (Ensemble Learning) که به‌طور مؤثری از بیش‌برازش جلوگیری می‌کنند استفاده کنید
  • تنظیم ابرپارامترها را با بررسی تعداد بیشتری از ترکیبات ممکن انجام دهید.

در سیستم‌های HPC ابر فردوسی، می‌توان از چندین GPU برای آموزش مدل‌های بزرگ‌تر استفاده کرد که با فناوری‌هایی مانند NVLink و NVSwitch، ارتباط بین آنها با بالاترین کارایی انجام می‌شود.

سرور محاسبات سنگین

Overfitting چیست؟ سخن پایانی ابر فردوسی

در این مقاله توضیح دادیم که Overfitting چیست؟ و راه‌های شناسایی و تکنیک‌های جلوگیری از اورفیتینگ را بررسی کردیم. در پایان باید اشاره کنیم که بیش‌برازش همواره چالشی مهم در یادگیری ماشین خواهد بود، اما با شناخت دقیق این پدیده و به‌کارگیری راهکارهای مناسب، می‌توانید مدل‌های قدرتمندی بسازید که در دنیای واقعی نیز عملکرد خوبی داشته باشند. به یاد داشته باشید که هدف نهایی، ساخت مدلی است که قدرت تعمیم‌پذیری بالایی داشته باشد، نه مدلی که صرفاً روی داده‌های آموزشی عملکرد خوبی دارد.

سؤالات متداول درباره «Overfitting چیست»

Overfitting چیست؟

Overfitting یا بیش‌برازش زمانی رخ می‌دهد که یک مدل یادگیری ماشین، داده‌های آموزشی را بیش از حد خوب یاد می‌گیرد و نویزها و جزئیات غیرضروری را نیز حفظ می‌کند. در نتیجه، توانایی تعمیم به داده‌های جدید و نادیده را از دست می‌دهد و در محیط واقعی عملکرد ضعیفی خواهد داشت.

تفاوت اصلی Underfitting و Overfitting چیست؟

یک مدل Overfit (بیش‌برازش) بیش از حد پیچیده است و روی داده‌های آموزشی دقت بالا اما روی داده‌های تست دقت پایینی دارد. در مقابل، یک مدل Underfit (کم‌برازش) بیش از حد ساده است و روی هر دو مجموعه داده‌ی آموزشی و تست، عملکرد ضعیفی نشان می‌دهد.

دلایل اصلی بروز Overfitting چیست؟

دو دلیل اصلی عبارت‌اند از: ۱) پیچیدگی بیش از حد مدل نسبت به مسئله و ۲) ناکافی بودن حجم داده‌های آموزشی که باعث می‌شود مدل الگوهای غیرواقعی را یاد بگیرد.

ساده‌ترین راه برای تشخیص Overfitting چیست؟

ساده‌ترین راه، مقایسه دقت مدل روی داده‌های آموزش و داده‌های تست (اعتبارسنجی) است. اگر دقت روی داده‌های آموزشی بسیار بالاتر از داده‌های تست باشد (مثلاً ۹۹٪ در برابر ۵۵٪)، این یک نشانه آشکار از بیش‌برازش است.

رگولاریزیشن (Regularization) چگونه به رفع بیش‌برازش کمک می‌کند؟

رگولاریزیشن با افزودن یک جریمه به تابع هزینه مدل، آن را مجبور می‌کند که پارامترهای کوچک‌تری داشته باشد و ساده‌تر بماند. این کار از پیچیدگی بیش از حد جلوگیری کرده و قدرت تعمیم‌پذیری مدل را افزایش می‌دهد.

آیا همیشه می‌توان با افزایش داده، مشکل Overfitting را حل کرد؟

افزایش داده‌های تمیز و مرتبط یکی از مؤثرترین راه‌هاست. اما اگر داده‌های جدید نیز نویزدار یا نامرتبط باشند، ممکن است مشکل را حل نکنند. در این موارد، استفاده از تکنیک‌های دیگر مانند Data Augmentation یا رگولاریزیشن ضروری است.

آواتار یاسین اسدی

یاسین اسدی

اگه می‌خوای زندگیت تغیر کنه کتاب نخون؛ نوشته‌های منو بخون!
پست های مرتبط

۱۰ راهکار طلایی برای افزایش سرعت اکسل و پردازش سریع‌تر داده‌ها

آیا تا‌به‌حال با یک فایل اکسل سنگین کار کرده‌اید که برای هر تغییر کوچک، شما را چند ثانیه یا حتی چند دقیقه منتظر بگذارد؟ کندی اکسل، به‌خصوص هنگام کار با داده‌های زیاد، یک مشکل رایج و کلافه‌کننده…

۲۱ تیر ۱۴۰۴

KeyShot چیست؟ ابزار محبوب رندرینگ حرفه‌ای

رندرینگ یکی از مهم‌ترین مراحل کار در دنیای طراحی سه‌بعدی و تولید محتوای دیجیتال است. رندرینگ فرایندی است که طی آن، مدل‌های سه‌بعدی به تصاویر دوبعدی واقع‌گرایانه تبدیل می‌شوند. برای رندرینگ نرم‌افزارهای متعددی وجود دارند اما KeyShot…

۲۰ تیر ۱۴۰۴

راهنمای جامع انتقال سایت وردپرس به هاست جدید، سریع و آسان (آموزش ویدیویی)

گاهی نیاز می‌شود سایت وردپرسی خود را از یک هاست به هاست دیگری منتقل کنید. شاید هاست فعلی‌تان دیگر پاسخگوی نیازهای روبه‌رشد سایت شما نیست و یا شاید به دنبال سرویس بهتری با قیمت مناسب‌تر هستید. هر…

۲۰ تیر ۱۴۰۴
0 0 رای ها
به مقاله امتیاز بدید
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه نظرات